مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
و اما رحمت خاصش فقط در ارتباط کسانی است که اهل ایمان، اهل استجابت، اهل استقامت در طریق او هستند. لذا در لغت معنی رحمت مخلوقات را هم بی نصیب نگذاشته به ما این رحمت را عنایت فرموده که بتوانند فرزندان را در سایه ی این رحمت به بهترین شکل و شیوه پرورش دهند و حیوانات را از این رحمت ارزانی داشته تا بتوانند وظایف و مسئولیت های خود را در بخش جبری و تسخیری حیات به شکلی که برایشان مقدر گردیده است انجام دهند و مظاهر رحمت عام خداوند را که به شکل هایی کاملاً آشکار در صحنه های مختلف حیات شاهد هستیم. اینجاست که موسی زانوهای شاگردی را در محضر عبد صالح به تعبیر قرآن به زمین می گذارد و مؤدبانه از او می خواهد که راههای رشد را به او بیاموزد از او می خواهد که آنچه را منافع دنیا و آخرت در آن است به او نشان بدهد و آنچه را که مضرات و مفاسد دنیا و آخرت در ان است از او دفع کند و این ممکن نیست مگر اینکه انسان بنده ی خدا شود.شبان وادی ایمن آنکه رسد به مراد که ده سال به جان خدمت شعیب کنداستادهای مختلف داشته که یکی از آنها شیخ کبیر است به تعبیر قران در سوره مبارکه ی قصص و آن دیگر عبد صالح است در سوره ی مبارکه کهف وقتی که موسی با آن عظمت شخصیتی، پیامبری است از پیامبران، باز هم نیازمند تحصیل کمال و تحصیل رشد است لذا قبول توبه را هم خداوند به عنوان سنتی قرار داده است و خود کلمات تو به را، حتی به آدم آموخت وقتی که حیران و پریشان شده بود بعد از آن معصیتی که از او سر زده و با همسرش نمی دانست چکار کند کلمات توبه را خداوند به آدم آموخت به خود و همسرش یاد داد که اینجا شما باید این کلمات را بگویید تا توبه ی شما مقبول بشود: (رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ) بهترین کلمات را برای توبه و استغفار بز زبان بیاورید همین کلمات هستند که در قرآن در سوره ی اعراف آمده است که آدم و همسرش آن ها را گفتند قدر خود را نشناختیم آن جایگاه هی را که برای ماتعیین کرده بودی رعایت نکردیم منزلت خودمان را ضایع کردیم و بر ما نبخشای اگر ما را مورد رحمت خود قرار ندهی جزء خاسرین خواهد بودیم همین کلمات بود که بر زبان آدم به دستور خداوند جاری شد و توبه او را پذیرفت ومظهری دیگر از مظاهر رحمت خداوند، بخشیدن ذریه صالح است. این هم یکی از مظاهر خداوند است که چه فرد بخواهد یا نخواهد خداوند سنت خود را چنین جاری کرده است که ذریه ی صالح به ما می بخشد وقتی که زکریا به محراب دعا می رود و از خدا می خواهد که به او ولدی را عطا و عنایت فرماید اظهار عجز و ناتوانی می کند می گوید من پیر شده ام. از خدا خواست که به او ولدی بدهد اما قبل از اینکه ذریه صالحه را به زکریا ببخشد اورا کفیل مریم می گرداند مریمی که پاک دامن بود عزیز بود مریمی که فقیر بود و همین مریم است که خداوند او را از کسانی قرار می دهد که مورد رحمت خاص او هستند و او را مادر یکی از پیامبران بزرگوار می گرداند ذریه ی صالح یکی از مظاهر رحمت خداوند است که طبیعتاً شامل حال همه بندگان می شود خیلی از اوقات می بیند که پدر و مادر آن صلاحیت لازم را ندارند اما فرزند صالح نصیبشان شده است و بر عکس آن در بسیاری از اوقات پدرو مادر را بسیار صالح میبینی که خدا فرزندان نا صالح را نصیبشان گردانیده است به هر حال ذریه را می دهد این چند نکته ای پیرامون مظاهر رحمت خداوند بود البته مظاهر رحمت همین ها نیستند طبیعتاً شکل های دیگری هم وجود دارد. اما موضوعی که می ماند این است که ما چه کارهایی را انجام دهیم که به معنی واقعی مشمول و مرحوم رحمت های خداوند شویم قبل از آنکه بمیریم. بعد از مرگ برای ما مجلس ترحیم بگیرند بگویند خدا رحمتش کند از این دعا ها اگر زمینه را قبل از مرگ فراهم نکرده باشیم این دعا ها زیاد مشکل ما را حل نخواهد کرد باید در این دنیا قبل از مرگ تکلیف مان را با خدا و رحمتش روشن کنیم آن راه هایی که باید برویم تا مشمول رحمت خداوند قرار بگیریم باید قبل از مرگ طی کنیم از خداوند منان می خواهم که به ما توفیق بدهد با انجام اعمالی که در قرآن و سنت به آن اشاره شده است زمینه های رحمت خداوند را برای خود و همه ی بندگان خداوند فراهم بگردانیم.بعضی از مردم معتقدند که دین برای آخرت است و ارتباطی با این دنیا ندارد دین آمده است که آخرت انسان ها را آباد کند.دنیای انسان ها باید به وسیله ی عقل انسان ها آباد شود دین را در کنار خودش قرار بدهد کاری به کار دنیای مردم نداشته باشد در حقیقت همان معنا را به کار می برند و انسان احساس شرمساری می کند که این پیغام را خدمت خداوند عرض کند و آن قسمت از سخنان را سانسور می کند و وقتی که می خواهد برگردد خداوند به او می گوید پیغام بنده ی ما رو فراموش کردی او حرف های بی ادبانه ای که گفت برای من بگو گفت من شرمم می آید که بگویم، گفت من می دانم که چه چیزی گفته است اما جوابش را بده بدون جواب که نمی شود اول از طرف ما یک سلام عرض کن این رحمت است رحمت خداوند برای کسانی که او را نپذیرفته اند و بگو اگر او از بندگی ما شرمسار است ما از خدایی کردن برای او هیچ شرمنده نیستیم اگر او رزق ما را نمی خواهد ما پیوسته رزق و روزی خود را بر او نثار می کنیم قرار نیست خدا مثل بندگان کم ظرفیت باشد قرار نیست خدا هم مثل بندگان کار ها و حرف هایی را بر زبان بیاورد که در شایسته ی مقام او نیست خدا قرار است خدایی کند و بنده قرار است بندگی کند. بنده چه بندگی بکند و چه نکند خدا خدایی خود را می کند و دقیق هم انجام می دهد وبعد از رساندن جواب این پیام از این بعد درونش سیقل می خورد زنگار کفر و معصیت گناه از درونش فر می ریزد آن وقت هست که دیگر از موسی می خواهد اکنون برای من از این ایمان بگو، از این هدایت، از این برنامه ای که برای تو آمده است و نهایتاً تسخیر کائنات و در انتهای بحث تخسیر کائنات مسئله هدایت یافتن انسان ها ست. خداوند به پیامبر می فرماید: تو خودت قادر نیستی هر کس که دوست داری هدایت کنی، هدایت کردن اجبار و اکراهی در آن نیست و اگر اجبار و اکراه در هدایت بود ارزشمند نیست (لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ) وظیفه تو فراهم کردن زمینه بندگی و شکوفایی استعدادهای انسان ها است برای اینکه بندگی خدا را بجای آورند یکی دیگر از مظاهر رحمت خداوند رفع بلا ست دفع بلا از بندگان است دفع مصائب از انسان ها است. همان تعبییری که سوره اعراف در آیه 72 آمده پیرامون نجات یکی از انبیایش نوح عليه السلام (فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ) نجات دادیم نوح وکسانی که با او بودند به وسیله رحمت او. رحمت خدا در رفع بلا و دفع بلا خود را می نماید. از مظاهر رحمت خدا نسبت به بندگان دفع و رفع فرج است در دین سختی قرار نداده است (يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَما یا عَلَیکُم فی دین مِن حَرَج) سختی ها را از دین کنار زده است و هر حکمی از احکام خداوند را شما ملاحضه کنید در کنارش قاعده ی رفع حرج است یعنی اگر دچار مشکل شدید خود به خود حکم تخفیف می شود مثلاً اگر انسان مریض یا مسافر باشد می تواند روزه اش را بخورد و این امر هم مظهر دیگری از مظاهر رحمت خداوند است. نظرات شما عزیزان: [ جمعه 1 دی 1390برچسب:ميخواهید شامل رحمت خدا شوید؟ (دهه رحمت), ] [ 18:24 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |